معنی پوشاندن سطح، تراشیدن، صاف کردن، روکش کردن رخ، رخسار، رو، صورت، چهره، طرف، سمت، وجه، ظاهر منظر، روبروایستادن، مواجهشدن، رویاروی شدن, معنی پوشاندن سطح، تراشیدن، صاف کردن، روکش کردن رخ، رخسار، رو، صورت، چهره، طرف، سمت، وجه، ظاهر منظر، روبروایستادن، مواجهشدن، رویاروی شدن, معنی /maاjbj szp، تcاadbj، wاt lcbj، cmla lcbj co، cosاc، cm، wmcت، ]ici، zct، skت، m[i، 'اic kj'c، cmfcmاdsتاbj، kmا[iabj، cmdاcmd abj, معنی اصطلاح پوشاندن سطح، تراشیدن، صاف کردن، روکش کردن رخ، رخسار، رو، صورت، چهره، طرف، سمت، وجه، ظاهر منظر، روبروایستادن، مواجهشدن، رویاروی شدن, معادل پوشاندن سطح، تراشیدن، صاف کردن، روکش کردن رخ، رخسار، رو، صورت، چهره، طرف، سمت، وجه، ظاهر منظر، روبروایستادن، مواجهشدن، رویاروی شدن, پوشاندن سطح، تراشیدن، صاف کردن، روکش کردن رخ، رخسار، رو، صورت، چهره، طرف، سمت، وجه، ظاهر منظر، روبروایستادن، مواجهشدن، رویاروی شدن چی میشه؟, پوشاندن سطح، تراشیدن، صاف کردن، روکش کردن رخ، رخسار، رو، صورت، چهره، طرف، سمت، وجه، ظاهر منظر، روبروایستادن، مواجهشدن، رویاروی شدن یعنی چی؟, پوشاندن سطح، تراشیدن، صاف کردن، روکش کردن رخ، رخسار، رو، صورت، چهره، طرف، سمت، وجه، ظاهر منظر، روبروایستادن، مواجهشدن، رویاروی شدن synonym, پوشاندن سطح، تراشیدن، صاف کردن، روکش کردن رخ، رخسار، رو، صورت، چهره، طرف، سمت، وجه، ظاهر منظر، روبروایستادن، مواجهشدن، رویاروی شدن definition,